دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 36
  • بازدید دیروز: 38
  • کل بازدیدها: 158879

شـآیَـ? میآ?? ایـ?? هَمہ ?ورَنگے
بـآیَـ? شیطـآ?? رآ بستآییمـ ?ہ ،
?روغـ نَگُفتـ . . .
جََہّنمـ رآ بہ جآ?? ??ـرید اَمّـآ . . .
تَظاهُر به ?وستـ داشتَـ?? آ?مـ نَ?ر?




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
یکشنبه 92 مرداد 20 :: 3:40 عصر
ely

سلام  ! خوبین دوستان  این پست های جدیدی که گذاشتم به خاطر سرما خورده گی شدید ممکنه که زیاد جالب نباشه شما به بزرگی خودتون ببخشید ممنون .الی




موضوع مطلب :

       نظر
یکشنبه 92 مرداد 20 :: 3:37 عصر
ely
موسیقی ما - بهمن بابازاده: «کاراکتر دار بودن». این یکی از مهمترین مشخصههای زانیار خسروی است. خواننده و موزیسینی که هر چند هنوز بصورت رسمی وارد بازار موسیقی کشور نشده ولی طرفداران فراوانی دارد و بسیاری برای انتشار آلبوم این خواننده لحظه شماری میکنند. اما خبر بازی و نقش آفرینی او در اولین فیلم پیمان معادی به عنوان بازیگر به اندازه کافی هیجان انگیز بود که سراغش را بگیریم و از تجربههایش در این حضور با او گپ بزنیم.


پیشنهاد بازی در این فیلم چطور و از کجا به تو شد؟
خیلی اتفاقی بود. من برای تماشای تئاتر «کالیگولا» رفته بودم ایرانشهر. دوستان من در این تئاتر بازی کرده بودند. تئاتر که تمام شد برای خداحافظی پیش صابر ایر و بقیه دوستان رفتیم که ظاهرا آقای پیمان معادی هم در ان لحظه در اتاق پشت صحنه بودند و وقتی متوجه من شدهاند از صابر ابر پرسیده بودند که: «این کیه؟» که صابر هم من را معرفی کرده بود و ایشان هم پسندیده بودند و پس از آن جلسهای گذاشتیم و توافقات خیلی زود صورت گرفت.


قبول بازی در این فیلم برای تو یک ریسک نبود. به هر حال تو هیچ تجربهای در این عرصه نداشتی.
البته من از قبل به بازیگری خیلی علاقمند بودم. اولین شرطم برای حضور در این فیلم هم این بود که اصلا دوست ندارم نقش یک خواننده را ایفا کنم. برعکس همه کسانی که از عالم صدا وارد سینما میشوند من دوست داشتم وقتی وارد دنیای جدیدی میشوم، خودم را وارد آن دنیا جدید کنم نه شخصیت خوانندهای که از قبل با من بوده. میخواستم خودم باشم و بازی کنم. نه اینکه ادای یک خواننده را در بیاورم. در مورد سوالتان هم باید بگویم اتفاقا به نظر من این اتفاق بیشتر از اینکه برای من یک ریسک باشد، برای آقای معادی ریسک بود که من را انتخاب کرده بودند و به من میدان داده بودند. در حالی که همه حاضران در این فیلم بازیگران حرفهای بودند و فقط من تازه وارد بودم. هرچند من اعتماد به نفس خوبی پیدا کرده بودم و همه سعیام این بود که از این موقعیت به بهترین شکل ممکن استفاده کنم.


با کسی هم برای حضور در این فیلم مشورت کردی؟
با چند تن از دوستانی که در بازیگری جایگاه خوبی دارن وارد مشورت شدم. البته خودم قلبا اعتقاد داشتم که میتوانم. سابقه آقای معادی هم جوری بود که من هیچ شکی در این انتخاب نمیتوانستم داشته باشم. من بیشتر در مورد خودم مشورت میکردم. اکثرا هم اعتقاد داشتند که این بهترین موقعیت برای محک زدن خودم است.


همکاری با پیمان معادی چطور بود؟
تمام کسانی که در این پروه با ایشان همکاری کردند به شدت از این همکاری خوشحال و راضی بودند. ایشان به شدت مهربان و منطقی و خوش قول بودند و برای همه ریزه کاریها هم انرژی صرف میکردند. با تک تک بازیگرها بصورت تکی تمرین میکردند. حتی گاهی یک ماه با یک بازیگر در مورد نقشاش وقت میگذاشت. سر تک تک دیالوگها بحث میکردیم و به جایی میرسیدیم که روز فیلمبرداری میدانستیم قرار است چکار کنیم. هر چند ایشان تجربه اولشان بود ولی بسیار با تجربه عمل کردند.


با کدام یک از بازیگرها در طول فیلمبرداری بیشتر ارتباط داشتی؟
با همه خوب بودیم. یعنی کلا جو خیلی خوب بود. همه انرژی داشتند.


با کدام بازیگر بیشتر راحت بودی؟
من همه سکانسهایم بازی رو در رو با خانم مهناز افشار بود و همین باعث شد که بیشتر با ایشان راحت باشم. قبل از شروع برداشت خیلی به من انرژی میدادند. خیلی کمک میکردند و به نظرم یکی از بهترین بازیهایشان را در این فیلم داشتهاند.


در مورد نقشات در این فیلم هم کمی صحبت میکنی؟
باید فیلم را ببینید تا بهتر در مورد نقشام نظر بدهید. خودم اعتقاد دارم نقش من یکی از اصلیترین گرههای فیلم را باز میکنم.


ظاهرا فیلم تا این لحظه در صدر بهترین فیلم از نگاه مردم قرار دارد. فکر میکنی در حد سیمرغ باشید؟
قطعا من نمیتوانم در این مورد نظر بدهم. امیدوارم این اتفاق بیفتد و به نظرم فیلم واقعا چیزی کم ندارد.


از دیگر فیلمهای جشنواره فیلمی بوده که خودت دوستاش داشته باشی؟
من فقط «یه پذیرایی ساده» را دیدم و دوستاش هم داشتم. آقای حقیقی مثل همیشه خوب نوشته و کارشان را بلدند. تیتراژ شروع فیلم را هم خیلی دوست داشتم.


بعنوان سوال آخر. بازیگری برایت جدیتر است یا خوانندگی؟
قطعا خوانندگی. در این مورد شک نکنید!



موضوع مطلب :

         نظر بدهید
یکشنبه 92 مرداد 20 :: 3:33 عصر
ely

تا حالا دقت کردین چـرا به لوک میگن خوش شانس ؟

.
.
.
چون همیـشه فانتزیاش به حقیقت تبدیل میشنو تـو افق محـو میـشه :)))))

 

 

یکی از فانتزیام اینه که برم خواستگاری
پدر عروس ازم بپرسه
خوب آقا دوماد عزیز ، خونه .. ماشین ، کار ، پول چیا دارن ؟
بعد منم قاطی کنم کلید هـاچ بکــُـ پرت کنم تو صورتش بگم من
اومدم خواستگاری ، نیومدم خرید و فروش !
یارو پدره هم سویچ پرایدمو ببینه و یه برق خاصی تو چشاش
بیاد بعدشم بیوفته به پـام که بیا دخـدرمو بگیر و همش مالِ
خودت و اینا
منم بی توجه پراید 20 میلیونیم رو بیخیال شم و توی افـق محـو
شم . . . .
یه همچین آدم دست و دل بازی هستم من. . . :D

 

 

یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم . . . :D

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو . . . !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!! :|

.




موضوع مطلب :

       نظر
شنبه 92 مرداد 19 :: 2:21 عصر
ely

اس ام اس مخاطب خاصم به من :
سلام عزیزم ، از سرکار اومدی ؟ خسته نباشی ، نهارخوردی ؟ نوش جان !
خب من چی بگم الان ؟ خودش میپرسه خودش جواب میده ؛ یعنی خاک بر سر همین کاراشم !
.
.
ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی بعد باید اس ام اس بفرستی “ایمیلتو چک کن” بعد باید زنگ بزنی بگی “اس ام اساتو چک کن” !
.
.
دکتر برای تست کردن سه تا دیونه یه سیب میزاره روی میز و میگه : هرکس اسم این میوه رو درست بگه آزادش می کنم.
اولی میگه : انگور.
دومی میگه : چغندر.
سومی میگه : سیب.
سومی رو آزادش می کنن ، وقتی به محوطه ی تیمارستان میرسه میگه : سرتون کلاه گذاشتم اون خیار بود !!!
.
.
به لقمان گفتند با چی میای اینترنت ؟
گفت : با بی ادبان !
.
.
یه قسمت میتی کومان بود که یارو علامت مخصوص حاکم بزرگو پیازم حساب نکرد و میخواست بزنه پیرمرده رو بکشه که زدن کشتنش !
خیلی با خدا بیامرز حال کردم …
شادی روح پر فتوحش 1دقیقه سکوت لطفا …
.
.
یکی از تفریحات دهه شصتیا و هفتادیا این بود که به یکی میگفتن پیشونیتو پاک کن و در همین حین چونشونو میخاروندن ، بعد اون یارو گیج میشد چونشو پاک میکرد !
.
.
یادش بخیر بچه بودیم این متر آهنی ها رو میگرفتیم سیخ میبردیم بالا بعد میشکست افسرده میشدیم !
.
.
آشپزه اومده تو تلوزیون میگه میخوام یه ساندویچی آموزش بدم که دانشجوهایی که تو خوابگاه هستن و فر ندارن روی همون گاز کوچیک بتونن تهیه کنن !!!
حالا مواد اولیه ش چی بود ؟
گوشت بوقلمون دودی ، پنیر پیتزا ، نون تست ، سس فرانسوی و سایر مخلفات …
.
.
آن چیست که چشم دارد ولی نمیبیند ؟ پا دارد ولی حرکت نمیکند ؟ بال دارد ولی پرواز نمیکند ؟ نوک دارد ولی غذا نمیخورد ؟
پرنده ی مرده‏ !‏‏!‏‏!‏‏
.
.
من اگه همین الانم زلزله بیاد با باقیمونده غذایی که لای دکمه های کیبوردم هست میتونم یه ماه زیر آوار زنده بمونم !
.
.
فیلم عروسی تنها مشکلی که داره اینه که باید به بچه ت توضیح بدی چرا تو عروسی نیست !
.
.
این که بعضی وقتا با خودم تو خونه حرف میزنم خیلى عجیب نیست ولى اینکه گاهى وسطاش میخندم زیاده رویه دیگه نه ؟
.
.
سیاست های غلط به این میگن :
سیاثط ، صیاصت ، ثیاصت ، سیاصط ، ثیاثت ، صیاست ، صیاثط …
.
.
چشمم دیگر آب نمی خوره ، لامصب رانی ام گرفتم نخورد …
به نظرتون ببرمش سینما باهام آشتی میکنه آیا ؟؟؟
.
.

آآآآقااااا … واسه شما این حالت پیش اومده ؟؟؟ عایا ؟ هل ؟ هذا ؟
تو خونه جلو آینه ای : اَاَه اَه چقد موهام زشت شده برم کوتاشون کنم !
تو آرایشگاه که میری جلو آینه : به به ، این دیگه کیه ؟ چه مدل موی قشنگی !!؟؟ اِاِ اینکه منم ؟
.
.
راهنمای علمی و عملی استفاده از نخ دندان :
آنقدر به کارتان ادامه دهید تا روی نخ خون مشاهده کنید ، این یعنی هیچ چیز اضافه ای بین دندان ها موجود نیست و شما دارید بــــــــــــــــــــــــــــــوق !
.
.
و خداوند انسانهایی را آفرید که به اشتباه فکر می کنن خیلی خوشمزه هستن و بدین سان اعصاب بشریت به فنا رهسپار گشت !
.
.
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ، گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده ، بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ، بازم صدای خنده اومد !
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟
.
.
یادش بخیر بچه بودیم وقتی معلم بهمون اجازه میداد بریم دستشویی انگار بلیت سفر به اروپا بردیم !
.
.
یارو مخاطب خاصش زنگ زده با گریه میگه پویا میخوان منو از تو جدا کنن ، داره واسم خواستگار میاد !
پویا نمیدونم قراره چی بشه ؟!
وااااای خدای من اگه جوابم مثبت باشه چی ؟ هیچوقت خودمو نمیبخشم !
من o_O
خواستگار ^_^
اسماعیل فلاح خبرنگار اعزامی صدا و سیما
.
.
این تروریستا که بمب میزارن و بعد مسئولیتش رو می پذیرن ، اینا خیلی آدمای مسئولیت پذیرین …
به نظرم دخترا باید یه همچین آدمایی رو واسه زندگیشون انتخاب کن !

.
.
یه سری گیگیلی ها هستن که وقتی از دماغت درشون میاری ، هرچقدر میمالیشون زیر میز کامپیوتر از دستت جدا نمیشن !
خواستم بگم اینارو اذیت نکنید ، اینا یه قهرمانن ، اینارو باید پا شد رفت شست …
.
.
ملت با ماچ و نوازش و قربون صدقه از خواب بیدار میشن ، مام با صدای افتادن قابلمه وسط آشپزخونه !
.
.
به این عزیزانی که نامزد انتخابات شدن سفارش میکنم قدر این دوران را بدونن !
دوران نامزدی خیلی دوران شیرینیه …
.
.
موهامو میبندم ، میگن مثه دم خر شدی …
صاف میکنم ، میگن شکل دخترا شدی …
هیچکار نمیکنم ، همونجوری فرفری میمونه ،‌ میگن شکل گوسفند شدی …
رفتم کوتاه کردم ، همون آدما اومدن میگن موی بلند بهت بیشتر میاد !!!
.
.
اینایی که به اینترنت اکسپلورر احترام نمیزارن همونایی هستن که پدر مادراشونو میفرستن خونه سالمندان !
.
.
بعضی آدما آنچنان گنج های بی بدیلی هستن که باید حتما دفنشون کنی !
.
.
به سگ ها که محبت میکنی باوفا میشن
به آدم ها که محبت میکنی هار میشن
عامااااا به خر که محبت میکنی اصلا براش فرقی نداره !
از بس که ثبات شخصیت داره این بزگوار …
.
.
نمیدونم چرا دخترای امروزی از سایز کله شون راضی نیستن !
حتما باید یه قابلمه یا زودپزی چیزی بزارن زیر روسریشون تا سرشون بشه اندازه گنبد امامزاده داود !
.
.
دوست عزیز اگر روزی دیدی دشمن داری ، بدان یک جا یک کرمی ریخته ای ، یک انگولکی کرده ای ! الزاما دلیل بر موفقیت شما نیست ! قربون اون اعتماد به نفست برم !!! مردم که دیوانه نیستن !
اگر هم روزی ترکت کردن ، حالا نه که حتما لیاقتت رو نداشتن !!! 2% احتمال بده آدم غیر قابل تحملی بودی !!! هان ؟ نظرت چیه ؟؟؟
.
.
هروقت حوصله ندارم این همه صفحه رو ببندم و کامپیوترو خاموش کنم ، کلید سه راهـی رو از پایین با پام فشار میدم و خطاب به کامپیوتر میگم : فکر کن برق رفت !!!
والا !!! چه کاریه یه ساعت طولش میدین ؟؟؟
.
.
وصیت کردم بعد مرگم تو مراسم ختم هر کی گفت : خدا بیامرزتش راحت شد ، همچین با لبه ی سینی حلوا بکوبن تو دهنش که درجا راحت بشه بیاد پیش خودم !




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
شنبه 92 مرداد 19 :: 2:9 عصر
ely
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >