سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 162
  • بازدید دیروز: 142
  • کل بازدیدها: 149519

زیاد رو آدما حساب باز نکن...

یه روز ی همین آدما که از جونتم برات عزیز تر بودن با امضای خودت حسابت رو خالی میکنن!!!




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 تیر 20 :: 2:59 عصر
ely

برای خودم مردی شده ام ....

این روز ها در سکوت سر سخت...

بی صدا گریه میکنم

ولی...

دنیا مواظبم باش

قلبم هنوز زنانه میزند!!!!!!!!




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 تیر 20 :: 2:56 عصر
ely

مخاطب گرامی !!!!!از خاک اومدی به همون خاک هم برمیگیردی پس تورو همون خدایی که از خاک درستت کرد لجن نباش.

 




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 تیر 20 :: 2:52 عصر
ely

از زرتشت سوال کردند:

زندگی خود را برچه اصولی استوار کردی؟!

فرمود:

1-دانستم کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردم.

2-دانستم که خدا مرا میبیند پس شرم کردم.

3-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم.

4-دانستم پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم.

باید فکر کرد




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 تیر 20 :: 2:46 عصر
ely
<   <<   21