سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 50
  • بازدید دیروز: 142
  • کل بازدیدها: 149407

من برعکس همه پشت خنده هام غمه
تو برعکس منی شادی و غمگین میزنی
ولی تو فوقش آخرش میگی کلاه رفته سرش
باشه کلاه رفته سرم ولی تو رو از رو میبرم
خطو نشون کشیدم که خدایی نکرده دیدم
چشام دیگه تو رو نبینه آره دوری دوستی همینه
خاطرت هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه
بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه
هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی
دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمیشه به رو نیارم
با بدو خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم
تو بر عکس منی زیر حرفات میزنی
من به موقش یه کمی آره فوقش یه کمی
یه کمی کلاه رفته سرم وقتی بودی دورو برم
یه کمی کلاه رفته سرم ولی تو رو از رو میبرم
تو انگار تو نبردی ببین چه گردو خاکی کردی
عشق تو عینه درده آخ الهی برنگرده
حسی بهم نداشتی روزو شب واسم نذاشتی
تو ظاهر عشق و دوستی ولی دروغای زیر پوستی
هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی
دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمیشه به رو نیارم
با بدو خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 آبان 9 :: 1:32 عصر
ely