سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 219
  • بازدید دیروز: 495
  • کل بازدیدها: 151252

قرار شد که اولین راند آسون باشه! توی یه مهمونی قرار گذاشتیم !اونجا باید به 10 نفر شماره میدادیم یا میگرفتیم!

روز جشن بدجور حالم خراب بود نه تاحالا این جور جاها رفته بودم نه اهل شماره گرفتن!اصلا به روحیم نمیخورد

خلاصه رسیدیم به مهمونی و ....

نمیدونم  بهم چی گذشت ولی به محض این که شماره ها 10 تا شد از اون جا زدم بیرون.بماند که هنوزم وقتی بهش فکر میکنم حالم بد میشه!

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

راند دوم ساعت 5:30 کافی شاپ

آراد: خب شماره ها هم که گرفته شد تا حالا مساوی هستیم راند دوم چیه هاااا؟؟

سجاد:باید بریم شهر بازی!!!

وای من از ارتفاع وحشت داشتم و دارم!!

ولی امکان نداشت به این راحتی ببازم!!

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ساعت 7:30  شهر بازی  ارم

سوار هر جور چیز ترسناکی که گفتن  شدیم   .   انقدر حالم بد بود که....

آراد: دیگه دارم میمیرم  ؛بی خیال بچه ها

من : چیه تسلیمی؟؟؟

آراد: نه من کم نمیارم اونم از تو گربه کوچولوی وحشی !!آبروم میره

حدودا ساعت11 بود که رسیدم خونه.                                  حالم بد بود حالت تهوع داشتم....................

نزدیک یک هفته  مریض بودم  ....وای که چه اوضاعی بود....

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ساعت4:30   کافی شاپ

آراد : تا حالا یه امتیاز عقبی ها  !!!حواست باشه پیشو جوووون!!

من : بمیر بابا راند  سوم چیه؟؟

سجاد و رومینا لبخند زدن.              من : خب؟

رومینا: یه جوری جور کنین باید بریم ویلای ما!

آراد : چرا؟

سجاد: باید شنا کنین!!

آراد : چی؟؟؟ من نمیتونم شنا کنم تو که میدونی کلر اذیتم میکنه

من: من هم اذیت میکنه ولی تو باید عادت کنی وگرنه می بازی

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

راند سوم

دور استخر وایساده بودیم .یه استخر12 متری رو باز از شانس گند ما هم بدون کلر چون تو  باغ بود!!

شالم رو در آوردم .لباس زیر مانتوم استین بلند بود پس مانتوم رو در آوردم!!!

رفتم لب استخر ..میخواستم بشینم لب استخر که سجاد گفت: نه ...شیرجه بزن

گفتم: آخه...

سجاد : می بازی ها؟؟؟

و پریدم تو آب  انقدر آبش سرد بود که منجمد شدم یه لحظه و نمیتونستم نفس بکشم.

طبق قرارمون 10 دقیه شنا کردم ولی آراد 5 دقیه بیشتر نتونست شنا کنه و یه امتیازم جبران شد!!!

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

راند چهارم

منتظر باشینبووووس کل کل ادامه داره تا..........




موضوع مطلب :

       نظر
یکشنبه 92 شهریور 3 :: 8:35 عصر
ely