سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 115
  • بازدید دیروز: 199
  • کل بازدیدها: 152015

بهش چپ چپ نگاه کردم وگفتم: برو از خودت خجالت بکش من اهلش نیستم.

آراد: حالا ناز نکن واسه من .... بیا ...آراد هستم ... 18 سالمه ... و..

من: ببخشید من از شما توضیح خواستم برو بیرون آقا تا نزدم نا کارت کنم ها!!

آراد : اوه اوه پیشی کوچولو مثلا میخوای پنجول بکشی؟؟!!

من: بیا جلو بهت بگم

آراد : جون...

حرفش نصفه موند برای این که یه مایگری (یکی ار حرکات پای کاراته که دو نوعه که یکی تو شکم و یکی تو اندام تناسلی برای دفاع استفاده میشه)درست و حسابی حرد وسط شیکمش..

نشسته بود کف زمین و اخ و اوخ میکرد

منم از رو تخت بلند شدم و سٌرم رو در آوردم و رفتم از اتاق بیرون..

پرستار : کجا میری تو؟

من : خونه .حالم خوبه!

پرستار : نه نمیشه! بعدشم تصفیه حساب نکردی که!

من: بیا و هرچی پول داشتم دادم بهش : بسه ؟

پرستار: خیله خب بابا ! بیا این ها اضافیه 30 تومن از این ها بشمر بده بهم

یه تراول پنجاهی بهش دادم : خورد ندارم .میخوام برم!

پرستار: بفرما برو فقط صبر کن بقیه پولتو بدم!!

بقیش رو داد و منم اومدم برم که آراد با یه قیافه داغون اومد بیرون از اتاق:هوووی وایسا ببینم !کجا میری؟ جرئت داری واسا ببینم؟!

منم که اصلا دیونه اینم که ثابت کنم جرئت چیه وایسادم که اگه وای نمیستادم هیچ وقت هیچ اتفاقی نمیوفتاد

خلاصه وایسادم

آراد: همچین بزنمت که...

من : چیه آدم نشدی ؟

آراد : حالت رو میگیرم .شرط میبندی؟

من : آره میبندم که میبازی!

آراد: و اگه نباختم  باید هر کاری میگم بکنی

من: و اگه باختی باید هر کاری من میگم بکنی و بیست روز تمام کارهام و انجام بدی!! قبول؟

ادامه دارد..

 

 




موضوع مطلب :

       نظر
جمعه 92 شهریور 1 :: 7:44 عصر
ely