سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته
درباره وبلاگ


همین که یاد من کردی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم بسا رفتند و هرگز بر نگشتند همین که باز می گردی دمت گرم تو از باغ صفای سینه خود برایم عشق آوردی دمت گرم به کام تشنه ام در ظهر جوشان چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم میان این همه نا مردمی ها مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم میان دشت های عشق و امید پی همدرد می گردی دمت گرم به دشت نامرادی های دوران به جنگ غم همآوردی دمت گرم عزیزم بین غمهای دل من همین که یاد من کردی دمت گرم تو در گل واژه های ذوق شعرم گل داد
پیوندها
لوگو
همین که یاد من کردی دمت گرم

همین که مرهم دردی دمت گرم

بسا رفتند و هرگز بر نگشتند

همین که باز می گردی دمت گرم

تو از باغ صفای سینه خود

برایم عشق آوردی دمت گرم

به کام تشنه ام در ظهر جوشان

چو آب و جرعه ای سردی دمت گرم

میان این همه نا مردمی ها

مرامی،بامعرفت،«مردی»دمت گرم

میان دشت های عشق و امید

پی همدرد می گردی دمت گرم

به دشت نامرادی های دوران

به جنگ غم همآوردی دمت گرم

عزیزم بین غمهای دل من

همین که یاد من کردی دمت گرم

تو در گل واژه های ذوق شعرم

گل داد
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 16
  • بازدید دیروز: 29
  • کل بازدیدها: 143647

 

 

 


چشام بستست ولی فکرم یه عمره که نخوابیده
مرورت میکنم هر بار بهم حس جنون میده

نفس میکشم و اشکام نشون میدن چقدر خستم
نمیدونی چرا زندم نمیدونم چرا هستم

نمیخوام با یه دلشوره که افتاده توی جونم
تو رو از اتفاقی که نیفتاده بترسونم

صبوری می کنم هربار یه حسی توو دلم میگه
دلت آروم گرفت آخر ولی پیش یکی دیگه

از امروز هر شبم گریست با یه حس عذاب آور
شب و روزام یکی میشن با این قرصای خواب آور

نگفتی خسته ای از من نگفتی که داری میری
فقط دیدم به جای من داری تصمیم می گیری

سپردی من رو دست کی؟ به دیوارای این خونه؟
من و این قرص خوابی که واسم لالایی میخونه

هنوز هر جای این خونه واسم خاطره میسازه
نگاهم سمت چی باشه منو یاده تو نندازه؟

صبوری می کنم هربار یه حسی توو دلم میگه
دلت آروم گرفت آخر ولی پیش یکی دیگه

از امروز هر شبم گریست با یه حس عذاب آور
شب و روزام یکی میشن با این قرصای خواب آور

 




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
پنج شنبه 92 آبان 9 :: 1:41 عصر
ely