سلام
قربون قشنگي کلماتت وخودت
اي دوست به خدا دوري تو دشوار است
بي تو از گردش ايام دلم بيزار است
بي تو اي مونس جان، دل ز غمت ميسوزد
دل افسرده من طالب يک ديدار است
عشق يعني دل تپيدن بهر دوست
عشق يعني جان من قربان اوست
عشق يعني خواندن از چشمان او
حرفهاي دل بدون گفتگو
عشق يعني عاشق بي زحمتي
عشق يعني بوسه بي شهوتي
عشق ، يار مهربان زندگي
بادبان و نردبان زندگي
عشق يعني دشت گلکاري شده
در کويري چشمه اي جاري شده
يک شقايق در ميان دشت خار
باور امکان با يک گل بهار